اسم تو

شاعر آرزو حاجیخانی

حافظه تورا رشته رشته مـی کنم

و با آن اسم آرزو را مـی بافم

زمستانـها کـه سردم مـی شود

به دوش مـی اندازمت

قادرم حافظه ات را

تا کوچه های با من بودن ببرم.

...

نرو

شاعر رحیم مقرب

گمون نکن اگه بری بـه من هستی بخشیدی
یـا کـه بری با رفتنت باز بدادم رسیدی
گمون نکن کـه زندگیم بی تو بـه جایی مـی رسه
بدون کـه با این رفتنت فصل جدایی مـی رسه
اگه بری کدوم نگاه چشم براهم مـی مونـه
کی تویـه این درموندگی پشت و پناهم مـی مونـه
اگه بری از این خوونـه برکت زندگیم مـی ره
بی تو هزار که تا بهونـه توو دست حسرت مـی مـیره
اگه نباشی دیگه نیست چیزی بـه اسم آرزو
مـی شـه از این رفتن تو تمام دنیـام زیر و رو
اگه بری با رفتنت دوباره قلبم مـی مـیره
مگر کـه تنـهایی بیـاد ...

راهی

شاعر رحیم مقرب


گمون نکن اگه بری بـه من هستی بخشیدی

یـا کـه بری با رفتنت باز بـه دادم رسیدی

گمون نکن کـه زندگیم بی تو بـه جائی مـی رسه

بدونکه با این رفتنت آتیش بـه هستی ام کشیدی

اگه بری کدوم نگاه چشم براهم مـی مونـه
کی تو این درموندگی پشت و پناهم مـی مونـه

اگه بری از این خونـه برکت زندگیم مـی ره
بی تو هزارتا ارزو تو دست حسرت مـی مـیره

اگه نباشی دیگه نیست چیزی بـه اسم آرزو
مـی شـه از این هجرت تو تمام دنیـا زیرورو

اگه بری با رفتنت دوباره ق� ...

راهی

شاعر رحیم مقرب


گمون نکن اگه بری بـه من هستی بخشیدی

یـا کـه بری با رفتنت باز بـه دادم رسیدی

گمون نکن کـه زندگیم بی تو بـه جائی مـی رسه

بدونکه با این رفتنت آتیش بـه هستی ام کشیدی

اگه بری کدوم نگاه چشم براهم مـی مونـه
کی تو این درموندگی پشت و پناهم مـی مونـه

اگه بری از این خونـه برکت زندگیم مـی ره
بی تو هزارتا ارزو تو دست حسرت مـی مـیره

اگه نباشی دیگه نیست چیزی بـه اسم آرزو
مـی شـه از این هجرت تو تمام دنیـا زیرورو

اگه بری با رفتنت دوباره ق� ...

زیر درخت آرزو

شاعر مریم حیدرزاده

مـی خوام یـه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشـه
من باشم و تو باشی یک شب مـهتابی باشـه
مـی خوام یـه کاری م شاید بگی دوسم داری
مـی خوام یـه حرفی ب کـه دیگه تنـهام نذاری
مـی خوام برات از آسمون یـاسای خوشبو بچینم
مـی خوام شبا عتو رو تو خواب گل ها ببینم
مـی خوام کـه جادوت م همـیشـه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگیم یـه حرف رنگی بخونی
امشب مـی خوام برای تو یـه فال حافظ بگیرم
اگر کـه خوب درون نیومد بـه احترامت بمـیرم
امشب مـی خوام که تا خود صبح فقط برات دعا کنم
برای خوشب ...

زیر درخت آرزو

شاعر مریم حیدرزاده


مـی خوام یـه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشـه
من باشم و تو باشی یک شب مـهتابی باشـه
مـی خوام یـه کاری م شاید بگی دوسم
داری
مـی خوام یـه حرفی ب کـه دیگه تنـهام نذاری
مـی خوام برات از آسمون یـاسای خوشبو بچینم
مـی خوام شبا عتو رو تو خواب گل ها ببینم
مـی خوام کـه جادوت م همـیشـه پیشم بمونی
از تو کتاب زندگیم یـه حرف رنگی بخونی
امشب مـی خوام برای تو یـه فال حاقظ بگیرم
اگر کـه خوب درون نیومد
به احترامت بمـیرم
امشب مـی خوام که تا خود صبح فقط برات دعا کنم
برای خوشبخت شدت خ� ...

راز یـه اسم

شاعر سعید محمد صالحی


امروز کـه صبح این دلمو بیـاد یک لحظه شیرین نگاه
بردم مـیون دشتی از گلهای خوب اون خدا
یـاد یـه اسم ؛ اسمی کـه داشت یـادی از اون سفره خوب اون خدا
فوری منو برد کنار یـه پنجره کـه باز شده رو بـه همون باغ پر از عشق و وفا
رازی مـیون باغ همـیشـه قلب منو صدا مـی کرد
یـا کـه یـه چشم از توی باغ داشت بـه دلم نگاه مـی کرد
با یـه نسیم از توی باغ رفتیم مـیون آرزو
از مـیون گلای باغ یـه گل همونجا روبرو
من تاکه خواستم بخ� ...

آرزو

شاعر نواب کاظمـی

تقدیم بـه آرزوی از دست رفته ام:آرزو

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یـه نجیبی کـه اسم اون آرزو بود یـه روز اومد تو شـهر دل اومد کـه آتیش بزنـه عمر منو عشقه منو اون آرزو مال منـه......
آرزوی قصه مون که تا ما رو دید عقب کشیدچشماشو بست.مارو ندید یـه کم گذشت از ماجرا بهش گفتم ای ناخدا این تو و این دل ما بزن بریم که تا ناکجا
خندیدو گفت بیـا بریم از اینجا ما پر بگیریم
اما نمـی دونم چی شد این آرزوی قصه مون زد زیر اون قول وقرار گفتش بهم کو مـهربون کی همزبون؟
گفتم بهش ...

آرزو

شاعر حمـیدرضا.ظ

تو چه ماهی عسل زندگیم
نگو با من کـه چرا بارونیم!
اینا اشک شوقه عزیزم
که دارم دونـه دونـه مـی ریزم
گل باغ دل من، فقط اسم آرزو تویی مـهربونم
از خدا مـی خوام کـه بی تو نمونم
شعر من با اسم تو جون مـیگیره
آرزو، با یـاد تو این دلم آروم مـیگیره
...

ارزو

شاعر آرزو( یـاس بهاره )

ارزو
صدای بارون دوباره موسیقی متن تنـهایی من است
و مـهتاب تنـها چراغ شبهای تار من
دست نوازش باد تنـها دست یـاری هست به سوی من
اما هنوز بـه عطر گل سرخ فکر مـیکنم
به رنگ خورشید بـه لطافت حریر مـهتاب
به یک خواب عمـیق روی بالشی از زندگی
...

ارزو دارم باز

شاعر مریم چراغی

ارزو دارم باز گل من باشی تو
و بـه هر برسی اسم مرا ساز کنی
ارزو دارم باز ارزویم باشی
قفل قلبم را باز با دلت باز کنی
ارزو دارم باز دل تو با دل من جور شود
بذر گلدان وجودم باشی و برای گل و گلبرگ شدن ناز کنی
ارزو دارم باز قسمـی یـاد کنی و به هرم نفس چلچله ها
با من از حس کبوتر سخن اغاز کنی ...

آرزو

شاعر آرزو مطوری_ باران


آن سنگ شعله ور
که از پهنای آسمان گذشت
و درون دوردست تاریکی ها
گم شد...
آرزوهای زیـادی را با
خود برد...
آرزوی پسرک فلج همسایـه را
که دوست داشت
با دوچرخه ای سبز رنگ
تمام جهان را بگردد...
آرزوی چهل ساله ای را
که برای ستاره تنـهایی اش
جفتی درون آسمان مـی جست
تا
در دشتی از یـاس های سپید
مـیهمان حنا و عسل شود...
آرزوی زنی با اجاق خاموش
که پسری بزاید با کاکل طلایی
تا عصای پیری اش را بیـابد
اما هیچکس
هیچکس...
آرزوی روشن ماندن قلبم را
در تاریکی ها نشنید. فقط اسم آرزو ...

نامـه های عاشقانـه آرزو

شاعر آرزو زرقانی

ای کاش دستهایت را بـه سویم اشاره مـی کردی ومن بـه استقبال دستهایت مـی روم ...
مـی پرسم :با من مـی مانی ؟...تا کجا ؟...از این جا که تا آخر آسمان خدا...
دستهایم را رها مـی کنی بـه سمتی مـی دوی ومن باز هم دستپاچه مـی شوم ،به من ومن
مـی افتم ..من مـی دانم کـه یک آرزوی سختم ،مـی دانم آرزویی محال بیش نیستم ومـی دانم
به خاطر آرزو حتما تمام دوستتدارم ها را آهسته زمزمـه کنی ...مـی دانم کـه باید دلت را بـه خوابهای کودکانـه خوش کنی ...وسپس صدای قدمـهای تو بلندو بلند تر مـی شود ...صدایم
م� ...

. فقط اسم آرزو : فقط اسم آرزو




[شعر نو به منظور اسم آرزو - shereno.com فقط اسم آرزو]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 08 Jul 2018 04:56:00 +0000